یازده ماهگی
امروز 3 مهر 11 ماه ایلیا کامل شده به سلامتی قدم گذاشت تو 12 ماهگی
تو ماه گذشته ماشالله هزار ماشالله هم تغیراتش زیاد بود هم شیطنتاش زیاد شده بقیه که اعتراف میکنن ایلیا شیطون شده یاد گرفته کلی هم دلبری کنه
چهاردست و پا رفتنش خوب شده دیگه سینه خیز نمیره دست از دیوار و مبل و تخت هم میگیره راه میره
اگه بین دو نفر قرار بگیره به تنهایی چند قدم برمیداره ولی تو راه رفتن عجله میکنه گاهی اوقات با کله میاد پایین
به تنهایی هم می تونه بایسته
5مرداد آتلیه بردمش ولی دیر عکساش رو تحویل گرفتم اینا رو هم از رو عکسش با دوربین گرفتم به خاطر همین نور فلاش افتاده تو عکساش
تازگی ها هم آشپزخونه رو کشف کرده و خرابکاری هاش شروع شده من به خاطر همین کابینت ها رو کش زدم
اگه در تراس رو باز کنم یا در کمد دیواری دیگه اجازه نداریم ببندیم چون آقا قهر و گریه و جیغ بله دیگه از حالا ... منم یه بار لختش کردم گذاشتمش تو تراس بیچاره جایی براشیطنتش نبود ولی کلی خوشحالی کرد
این چند روز با آیناز وایلیا واقعا پوستی ازم کنده شد
اولش یکشنبه که جلسه مدرسه و تقسیم ساعات خودم بود بردمشون با خودم بماند که ایلیا چقدر اذیتم کرد
دوشنبه جشن غنچه ها باز مجبور شدم ایلیا رو با خودم ببرم امان از تنهایی
سه شنبه هم اولین روز کار خودم اولین روز مدرسه آیناز وای چقدر اذیتم کرد ،عزیزم چقدر هم ایلیا اذیت شد و خسته ولی این یه دونه عکسش تو کارگاه می خنده
حالا باباش قول داده نگهداری کنه از پسر گلش ان شالله برنامه کاریش همینجوری بمونه تا کمتر مرخصی بگیره و مجبور نشیم بذاریمش مهد ،ان شالله
و تا من داشتم وبش رو آپدیت میکردم پسر شیطون سراغ جا کفشی رفته بود و..