هشت ماهگی

امروز 3 تیر 8 ماه ایلیا کامل شد وارد 9 ماهگی شده،بهداشت بردمش وزن زیاد نگرفته بود یعنی وزنش اصلا تغیری نکرده بود .

فکر کنم به خاطر دندوناش و مریضی و اسهالی  که تو این مدت داشت

الان مرواریدهای گل پسری 6تا هستن البته دوباره لثه پایین ش متورم شده ودستاش تو دهنش و آب دهنش سرازیر.

از کارایی که انجام میده برا رسیدن به چیزی غلت می زنه از سینه خیز و چهار دست و پا هم خبری نیست

دیگه بدون کمک خوب میشینه

با رورورک هم با سرعت به هر جا که بخواد می ره

غذا خوردنم ای بدک نیست سوپ جو سیب زمینی سرخ شده و کته رو خیلی دوست داره میوه هم خدا رو شکر می خوره

عاشق هر نوع تلیتی  حالا آبگوشت عدسی و... هر چی باشه

د دری شده  تا مانتو بپوشم یا باباش شلوار می پوشه متوجه میشه که قصد بیرون رفتن داریم رو زمین بند نمیشه غر و دست و پا میزنه که ببریمش

عاشق اینه تو بچه ها  باشه با روروک می افته دنبالشون دوستای آیناز که میان دیگه کاری به من نداره فقط دنبال اوناست

تاب بازی هم دوست داشت

رفته بودیم پیتزا مگه شکمو میذاشت منم کمی بهش دادم دست گلم درد نکنه با این کارا

در کمد آیناز باز گذاشته بودم داشتم لباساش رو آویزون می کردم ایلیا هم تو رورورک بود صورتش خورد به در حالا مقصر کیه مرتب تو دست و پای منه