ختنه کردن ایلیا
دو روز بعد عاشورا ایلیا رو بردیم ختنه، من که ترسیدم نگاه نکردم مامان جون در قطره استامینفون رو مثل پستونکی تو دهنش گذاشته بود که گریه نکنه ...
نویسنده :
مامان
22:13